هر سال ، از 2، 3 روز مونده به بیستم شهریور یه حال عجیب و بدیم ... دیروز فرصت نکردم در خودم فرو برم و غمم رو با خودم و خلوتم حل کنم واسه همین الان به شدت چشمام و معده ام و قلبم داره می سوزه .
دلم گرفته خدایا
کاش این روز از تاریخ و تقویم می رفت یا اینکه کاش من این فقدان رو درک می کردم یا این که کاش هرگز خدا خاطره ها رو خلق نمی کرد ، یا این که کاش...
ای بابا پاتو کردی تو موقعیت شغلی من بازم غرغر می کنی