تندیسا

گاهی دلم برای خودم تنگ می شود

تندیسا

گاهی دلم برای خودم تنگ می شود

۷۱

دیشب یهو همین طوری حسودی یقه ام رو گرفت . نمی دونم چه ام شد ؛ از خودم و خدا و دور و بریام و اتفاقای بعد عروسی و این بی پولی و سختی ......... 

همه رو سر تو خالی کردم . ببخشید . بذار پای خستگی و فشار این روزا .  

ولی خدا وکیلی ، گل بگیرن در این ضرب المثلای فخیم ایرانی رو !!!!! نا برده رنج گنج میسر نمی شود ؛‌طرف باباش درمی آد دو قرون در می آره ، بعد 4 سال می دوه تا طلبش رو بگیره تازه اگه بگیره ؛ باید بذاره جای قرضای این 4 سالش ... الهی خدا ، خداییت رو شکر .  

اما بازم بگم کلا این هفته حالم خوبه .  

بی خیال .

70

به سلامتی مهتاب ، نه به خاطر قشنگیش ...به خاطر رازداریش   

به سلامتی زمین ، نه به خاطر محکمیش ... به خاطر خاکی بودنش که هر مرد و نامردی رو به خودش راه می ده   

به سلامتی آب ، نه به خاطر زلالیش ... به خاطر خالی بودنش که هیچیِ  هیچی ناصافی نداره  

به سلامتی عشق ،‌نه به خاطر هیجانش ... به خاطر غمش که فقط به دلای مظلوم می شینه   

به سلامتی آفتاب ،‌نه به خاطر روشنی اش ... به خاطر غیرتش که نمی ذاره هر متکبری سرشو بالا بگیره   

 

به سلامتی چشات ، نه به خاطر نرگسش ... به خاطر اون سگش که پاچه چشمای نارفیقا رو می گیره.

۶۹

دوست می داریم قالب جدید وبلاگمان را .  

صب با یک دل درد و گلو درد وحشتناک ، وحشتناکا ! از خواب پا شدم . اومدم شرکت یه چای نبات خوردم حالا بهترم .  

دیشب با همسری یک املت جانانه زدیم به بدن جای شما خالی خهلی خوشمزه بود .  

یه شعر خیلی قشنگ دیروز توی وبلاگ خوندم ؛ شاعرش مجتبی صحی : 

"اگه مجنون دیگه میلی  

نداره برای لیلی  

اگه لیلی جای مجنون  

پیش فرهاد می ره خیلی  

اگه فرهاد جای شیرین  

به جای اون عشق دیرین  

می ره جای ویس رامین  

من می گم نفرین به این عشق  

شماها هم بگین آمین " 

 

ربطی به حال و فضای ما نداره ولی الحق که قشنگ بود و حیفم اومد براتون ننویسم ، خواننده های خاموش و غیر خاموش من ( اگه هستین البته )

۶۸

نه !گوش شیطون کور ،‌چشم شیطون کر ،‌یه هفته ایه حالم خوبه ! یعنی خوبما . 

دیشب به شدت دلمون پیتزا می خواس خفن ... اما این اراده همسری ، کشته مارا ... 

امروز صب رفته دکتر ؛‌راضی بود خدا ر وشکر . ما هم که همچنان تپلیانه زندگی می کنیم .  

دیروز رفتیم این خواهری رو بر داشتیم رفتیم opening design  یکی از دوستان ؛ خواهری که مثل همیشه مخالف بود . اما من بدم نیومد کلا این رفیق ما که طراح این شال ها بود ؛ آدم خوش سلیقه و مدرنیه . من که از هنر هر جوری که باشه لذت می برم .  

دیگه خبر اینکه :‌دعا کنید بلیط خواهری ما واسه مرداد اوکی بشه ، والا باید دوشنبه دیگه بره ، خیلی بده این جوری .  

دیگه خبر اینکه : خواهر همسری ، چهارشنبه صب می آد ،فک کنم خیلی خوش بحال این همسر ما بشه از حیث سوغاتی . 

"

عافیت می‌طلبد خاطرم ار بگذارند

 

غمزه شوخش و آن طره طرار دگر

"

یادم هست

بیا دلم برای چشمون قهوه ایت عجیب تنگ شده ، برای اون دستای عرق کرده ، برای موهات که حتی یه تارش رو هم به دنیایی آرامش بی تو نمی دم ،  

بیا دلم برای لحن ناز کودکانه ات وقتی از راه منطق با من به جایی نمی رسی ، برای شکمویی هات ، برای خوشگذرونی های ساده ات ، برای بازی کردنت با پلی استیشن و چشمای مهربونت وقتی من بچه می شم تنگ شده ،  

یادمه عروسی که نکرده بودیم ، نامزد که نکرده بودیم ، تو دوران دوستی مون هر روز کلی راهتو دور می کردی می اومدی که سر صبح با هم بریم دانشگاه ، با هم بریم سرکار ....... 

یادمه وقتی تابستون می شد و دانشگاه موقتا تعطیل ؛ عزای عالم می اومد سراغمون ، یادمه بزرگترین آرزومون زندگی زیر یه سقف کنار هم و باهم بود ... به خدا یادمه .  

یادمه یهو تصمیم گرفتیم عروسی بگیریم بادستای خالی . اون عروسی رو باور نمی کردیم ، یادمه شب عروسی مون ، یادمه لحظه خداحافظی از دنیای مجردی ... یادمه تنهایی ، یادمه با هم ... یادمه کیش ... یادمه شمال ...... یادمه آرزو ...  

به خدا یادمه .  

آخ که دلم برای فردای بله برونمون خیلی تنگ شده که با هم رفتیم بام تهرون ، رفتیم رستوران ایتالیا ایتالیا ......... یادمه روز نامزدیمون ؛ از خوشحالی داشتیم بال در می آوردیم ... وقتی اومدیم خونه بوی گلای دوستا و فامیل ، فضا رو پر کرده بود ، یادمه آهنگ کوچه تنگه بله ....... یادمه هیوا رو ... دکتر فروردین رو ... یادمه .  

به خدا یادمه  

بیا دلم برای چشمون قهوه ایت عجیب تنگ شده ، برای اون دستای عرق کرده ، برای موهات که حتی یه تارش رو هم به دنیایی آرامش بی تو نمی دم ،