روزای خوبی بود ، آخر هفته ای که گذشت !
به هر حال اومدن خواهری تاثیر زیادی توی روحیه همه مون داشته و داره ... به من که خیلی خوش گذشت .
یه واقعیتی رو می خوای بدونی ؟ ته دلم یه ندایی هست که می گه امسال یه سال به شدت خوبه واسه من ! همه اش ایمان به یه اتفاق خارق العاده عجیب خوب دارم که نمی دونم چی هستش اما هر چی هست باید پیش بیاد و من به شدت انتظارش رو می کشم .
دیروز توی راه برگشت از آبعلی خیلی به فکر دوستی قدیمی بودم که همیشه بالای نوشته هاش می نوشت : " به نام تنها ترین تنهای هستی "
یه جورایی امضاش شده بود ... آدم عجیبی که اون موقع ها حضورش توی دنیای من همه اطرافیانم رو شوکه کرد ؛ اما چیزهای زیادی یادم داد که خیلی به کارم اومد . آدم عجیبی که اسمش رو بارها سرچ کردم ؛اما اثری ازش ندیدم . دلم خیلی اتفاقی پیداش کنم و دورادور بفهمم که خوبه و ملالی نداره .
پی نوشت : هنوزم صبحا که می آم شرکت ؛بلند می گم اه بازم س.......ل .
دلم می خواس توی یک محیط فرهنگی یا یه محیط باکلاس تری که توش چیز یاد بگیرم کار کنم .
خدایا یعنی می شه ؟
حالا من شدم بی فرهنگ
باش
باش
ای خدا تبعیدش کنن به ۲ تا قدر عافیت رو بدونه دی: