سلام
1- دستنوشته رو بخونین ، شرح حال بنده حقیره و یه خانم دکتر ملیح!
2- عجب روزای مزخرفی دارم ، خدا نصیبتون نکنه
3- یه دعا می کنم ، که اخیرا از قول برادریه خانمی شنیدم ، خدا وکیلی دو دقه بهش فکرکنیم بد نیس ؛
میگه :" دعا کنید گرگ بیابون هم جای اینکه بمیره یا بلایی سرش بیاد ؛ همیشه سیر باشه ، که اگه اون سیر باشه هرگز به گله گوسفنداتون نمی زنه ، اگه اون خانم دکتر سیر بود ، این بلا ها پیش می اومد ؟!!!!!!
"برروی ما نگاه خدا خنده می زند
هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم
زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش
پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم "
"فروغ "
وقتی که در کمال ناباوری ات، سعی می کنند مضحکه ات کنند ، ضایعت کنند ، و یا هر کار دیگری ، بهترین عکس العمل ممکن بی خیالی محض است . باور کن . چون بعضی از آدم ها از گونه خاصی هستند ، خیلی خاص .
مرد و زن هم ندارد به خدا ، ندارد .
اصلا شاید من دلم بخواد توی این وب ، فقط غر بزنم فقط عصبانی باشم ، فقط نق نق کنم !
یه لیست بلند بالا هست از کارهای نکرده ام امور معلقه ، تا عید یه مدت کوتاهی وقت هست و یه بودجه محدودی برای انجام همه آرزوها و نقشه های یک سال .
سالی که گذشت ، معمولی بود ؛ اما هر جه بود از نحسی مزخرف سال 87 بهتر بود . من 2 تا سال بد دارم توی زندگیم . یکی 84 و دیگری 87 .
اما 87 بدترین روزهای عمرم بوده ، سالی سخت و در تنگنا
یکشنبه صبح
به لطف ملوکانه ؛ وبلاگ همکار رو خوندیم جالب بود ؛ لینک می دم حالا تو لینکدونیم .
برف باحالی بود صبح تو جاده . هر روز صبح با کلی غر و لند آرزو می کنم یه دقه دیگه تو تختم بمونم ، آخر این هفته تعطیلیه . از پنجججججججججججججججججججججججشنبه تا خود دوشنننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننبه !
حالیم نمی ده تو این بی پولی .
به هر حال !
مث این نونوا ها آفتاب نزده کرکره رو می دیم بالا ، آخه کدوم خل و چلی ساعت 7 صب در فروشگاه رو وا می کنه که ما تو این تنبلخونه وا می کنیم !
بدون اینکه حتی بخوام اینجای دنیا افتادم ، جایی که هرگز درباور روزهای خاکستری وسیاه و سپید گذشته ام نمی گنجید.
دیشب رسیده نرسیده ؛ غذا خورده نخورده خوابیدم ؛ این روزها حتی یک همسر درست و حسابی هم نیستم .
خونه گرد و خاک گرفته ، لباس های کثیف ، زنانگی درهم ریخته ، خواب ناآرام ، بداخلاقی ،تلخی ، به خدا عین چای کهنه جوش بددم شدم .
خدایا کجایی ؟