تندیسا

گاهی دلم برای خودم تنگ می شود

تندیسا

گاهی دلم برای خودم تنگ می شود

۱۰

گاهی عزیرترین آدمای دور برت ؛ از«‌به قول اصفهانیا : آدما شوهر »‌ هم حرص درآرترن .  

نمی دونم بین ما چی شده ؛ اما هر چی که شده مدتیه که اون «‌ما»‌ی سابق بر اینها نیستیم .  

خستگی و بدبیاری این اواخر ؛‌یه پدیده عادی و تکراری شده .   

 

پی نوشت اینکه : «‌گر نگهدار من آن است که من می دانم ...»

۰۹

توی شرکت که هستم ، ازساعت 11 تا 2 اینترنت داریم . واسه همین تو همین ساعتا به سرم می زنه بیام اینجا و بنویسم .  

صب با همکار ، بحث وی‍ژگی های خاص زنها بود ؛ همکار با نقطه نظراتش گاهی متعجبم می کنه به قول «مجید .ف»  لیبرال می زنه !  

واقعا ما زنها اینقدر ها هم که این مردها می گن عجیب نیستیم . فقط تفاوت هایی در ماهیت ، در نگرش ، تفکر و ظاهر هست که همین ، نوع رفتارهامون رو براشون پیچیده تر می کنه !  باز هم خواهم آمد .  

" آرزو می کردم  

که تو خواننده شعرم باشی  

راستی شعر مرا می خوانی ؟ 

نه دریغا هرگز ...."                «حمید مصدق »

همین  

والسلام

۰۸

یکشنبه صبح  

به لطف ملوکانه ؛ وبلاگ همکار رو خوندیم جالب بود ؛ لینک می دم حالا تو لینکدونیم .  

برف باحالی بود صبح تو جاده . هر روز صبح با کلی غر و لند آرزو می کنم یه دقه دیگه تو تختم بمونم ، آخر این هفته تعطیلیه . از پنجججججججججججججججججججججججشنبه تا خود دوشنننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننبه !  

حالیم نمی ده تو این بی پولی .  

به هر حال ! 

مث این نونوا ها آفتاب نزده کرکره رو می دیم بالا ، آخه کدوم خل و چلی ساعت 7 صب در فروشگاه رو وا می کنه که ما تو این تنبلخونه وا می کنیم !

۰۷

امروز ، نه تولد یک روزتازه است ، نه قرار است از ما آدم دیگری متولد شود . فقط یک روز معمولی است . همین و بس   

***

اما در گیر و دار جمله هایی که می شنویم و به سادگی از کنارشان رد می شویم ؛ کلی حرف و حدیث انقلابی هست که نمی بینیم و نمی شنویم ؛ حتی احساس مان را هم این روزها داریم از کف می دهیم . نه همه مان البته ؛ نمی شود که همیشه جمع بست و به قطعیت نظر داد.   

***

صبح آسمان این قدر زیبا شده بود که به همه  روزهای غبار آلود گذشته می ارزید که انتظار بکشی و همین یک نظر آسمان را ببینی .   

***

امروز تولد هیچ روز تازه ای نیست اما می توانی یک لحظه ناب خاطره انگیز به شدت ساده را تجربه کنی فقط اگر کمی با خود خود خودت صادق باشی

۰۶

" مدام کوچه برایت بهانه می گیرد  

به هر که می رسد از تو نشانه می گیرد  " 

شاعر : بهروز صفاجو