نگرانم :
نگران بابا
نگران خونه
نگران وقت
نگران روزهای آینده
نگران کار
نگران پول
نگران خونه ....
چرا نمی خوام به خودم مسلط باشم ؟
سلام
هفته دیگه خواهری ام می آد و در کل خیلی خوشحالم . دلم می خواد یه وقتی پیدا بشه برم یکی دو تا تیکه لباس بگیرم ، اما به خدا وقت نمی کنم . این روزا زودمی رسیم خونه ساعت 9 شبه .
دیروز عصر یه جلسه ای داشتیم توی شرکت زیاد خوب نبود ، به نظر من .
امروز همسر مهربونم می ره فوتبال الهی 10 تا گل بزنی نفس .
پی نوشت : خیلی گشنمه
به جز یکی دو نفر خواننده نداشته باشی و راه به راه هم بنویسی عالمی داره .
پی نوشت : همین یکی دو نفر رو خدا نگه داره .
دوستی توی فیس بوک نوشته بود :
"جا زیاد است برای من گنجشک ، ولی
به درختان خیابان تو عادت دارم "
غمی نشسته توش ها !...........چه غمی .
پی نوشت : یکی دیگه هم گفته بود : " کاش نبودنت را هم با خودت می بردی "
حالیه توش ها! .................چه حالی
پی نوشت 2 : منم می گم " همیشه آنقدر زیبایی که تاری اشک های حسودم ، یلدای قامتت را شطرنجی می کند . "
غمیه توش ها.........یه غمی
امروز می خوایم با همسر بریم سینما
بزن دست قشنگه رو
****
پی نوشت : یکی می مرد ز درد بی نوایی !!!!!!!!