تندیسا

گاهی دلم برای خودم تنگ می شود

تندیسا

گاهی دلم برای خودم تنگ می شود

۶۲

سلام  

هفته دیگه خواهری ام می آد و در کل خیلی خوشحالم . دلم می خواد یه وقتی پیدا بشه برم یکی دو تا تیکه لباس بگیرم ، اما به خدا وقت نمی کنم . این روزا زودمی رسیم خونه ساعت 9 شبه .  

دیروز عصر یه جلسه ای داشتیم توی شرکت زیاد خوب نبود ، به نظر من .  

امروز همسر مهربونم می ره فوتبال الهی 10 تا گل بزنی نفس .  

 

پی نوشت : خیلی گشنمه

۶۰

دوستی توی فیس بوک نوشته بود :  

"جا زیاد است برای من گنجشک ، ولی  

به درختان خیابان تو عادت دارم " 

 غمی  نشسته توش ها !...........چه غمی .  

 

پی نوشت : یکی دیگه هم گفته بود : " کاش نبودنت را هم با خودت می بردی "  

حالیه  توش ها! .................چه حالی  

 

پی نوشت 2 : منم می گم " همیشه آنقدر زیبایی که تاری اشک های حسودم  ، یلدای قامتت را شطرنجی می کند . "  

غمیه توش ها.........یه غمی

۵۷

وقتی به ریسمان دلت چنگ می زنم ؛  

حرف از صمیم دل ؛دل دلتنگ می زنم  

وقتی دلم هوای تو را می کند هنوز  

در کوچه باغ خاطره ها لنگ می زنم

وقتی که می رود دلم از ناز چشم تو   

با سنگ غم به شیشه دل !بنگ می زنم  

وقتی غریب و سرسپرده و بی خواب و منتظر  

این گونه درد را به سر سنگ می زنم 

صبح است؟ ...شب شده یا اول غروب  ؟

کی؟ کی؟ کجا؟ به یاد که ؟آهنگ می زنم   

آن شب نمی رود از خاطرم که مرگ!  

مرگی که برد، برد تو را؛ منگ می زنم ؟!! 

 رفتی خدای خاطره هایم سفر بخیر 

...با سنگ غم به شیشه دل !بنگ می زنم  .

۵۶

این جوری که همه خاطره هام چمباتمه زدن رو چارمیخ دلم ؛‌دوس دارم . آزاری نداره... یه جاهاییش نیش می زنه ، بعد یه لبخند ناخواسته از مرور یه لحظه تاریخی قدیمی خنکم می کنه ..................... گاهی هم ناخواسته صدای آخ گفتن خودمو می شنوم .

این جوری خوبم ، دلم نمی خواد ،تعادل منطق و احساسم رو بهم بزنم .  

 

 

پی نوشت : به خاطر بودن پیامه که این همه ذهن و روح و جسم آزادی دارم .

۵۵

به شدت خوابم می آد و حوصله ام سر می ره ؛ اما این ترجمه باید تموم شه یا لااقل به یه جا برسه ....  

گاهی چقدر احتیاج داری تا دردت رو به یکی بگی به محضاینکه دیشب باهات درددل کردم خیلی حالم بهتر شد .  

راستی ، یه سوال امریکا واقعا سرزمین آرزوهاست ؟  

دلت می خواس جای پونه بودی ؟  

من که نه!